به گزارش پايگاه خبري پيرغار به نقل از همشهري ، اين جمله به تنهايي بيانگر نقش و اثر واقعه عاشورا در زندگي و فرهنگ ايراني است؛ فرهنگي که اگر چه حضوري ملموس و مستمر در جامعه ايراني دارد اما بنا بر شرايط و گذر زمان، هر از گاهي نياز به تبيين و برجستهسازي علمي - معرفتي دارد. اين بررسي و تبيين در ادبيات پژوهشي ما «عاشورا پژوهي» نام گرفته و محققان ديني و مذهبي آن را گرايشي مهم در بررسيهاي پژوهشي دين شناسي خواندهاند. واقعيت آن است که بنا به تأويل و تفسيرهاي فراوان از واقعه عاشورا و نظريههاي معرفتي حول اين محور، تدوين و تأليف کتابها و آثار پژوهشي در اين زمينه نهتنها امري ضروري بلکه براي نسلهاي جديد روشنگر و تاريخساز است. صاحبنظران حوزه دين معتقدند که نگاه صحيح و فارغ از سطحي نگري به موضوع عاشورا نهتنها در حوزه فرهنگي بلکه در تمامي شئون کشور زمينهساز شکلگيري روحيه عدالت و استقلال خواهد بود. به همين دليل آثاري که در اين زمينه توليد و تأليف ميشوند بايد واجد مؤلفههاي مستند آموزشي، تربيتي، علمي و شناختشناسي باشند.
فعاليت در حوزه عاشوراپژوهي آنجا مهمتر و البته مشکلتر خواهد شد که در چند سال اخير بهويژه با شکلگيري قيامهاي منطقهاي با رويکرد اسلامي، برخي الگوبرداري از واقعه عاشورا را سرچشمه اين انقلاب ها دانستهاند. بنابراين پرداختن به موضوع عاشورا چه در بعد پژوهشي و چه از منظر کاربرد در ادبيات و فرهنگ مکتوب بايد واجد شاخصههاي مستدل و مدلل باشد. اگر چه اين رويکرد علمي در دهههاي اخير، بهويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به واسطه حمايتهاي مادي و معنوي دستگاههاي متولي فرهنگ تقويت شده است اما با وجود اين، عاشوراپژوهي همچنان بهعنوان ميداني گسترده براي فعاليت پژوهشي در حوزه انديشه و تفکر اسلامي وجود دارد. اين گزارش تلاش ميکند نگاهي به مقوله عاشوراپژوهي در حوزه ادبيات داشته باشد.
رويکرد حماسي در ادبيات عاشورايي
يکي از ابعاد مهم پژوهش در فرهنگ عاشورا، بعد حماسي - اسطورهاي است. ظرفيتهاي حماسي واقعه عاشورا بهدليل جنبههاي عدالت طلبانه و وجود مؤلفههايي نظير شجاعت، مظلوميت و جهاد امکان مناسبي براي توليد آثار فاخر حماسي در گستره ادبيات است، اما اين ظرفيت مهم بيش از آنکه بهعنوان دستمايهاي سرشار در آثار ادبي روايت شود مورد آماج قرائتها و تفسيرهاي ناصواب و در برخي مواقع فراواقعي قرار گرفته است.
محسن رنجبر پژوهشگر علوم ديني و استاديار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني در اينباره معتقد است: «اگر چه حماسه و شجاعت يکي از ابعاد مهم واقعه عاشوراست اما در برخي دورههاي تاريخي، برداشت و تفسير خاصي از اين موضوع شده است؛ براساس اين برداشتها، اخبار و گزارشهاي نادرست و غيرمعتبر درباره اين واقعه، در مقاتل و منابع تاريخ عاشورا، راه يافته که البته قابل شناسايي و پالايش است.»
وي ميگويد: «اگرچه براساس گزارشهاي معتبر تاريخي، يکي از مسلمات تاريخ عاشورا، شجاعت، جنگاوري، قوت قلب و در يک کلام، روحيه بالاي حماسي و سلحشوري امام، بنيهاشم و يارانش بوده است اما بسياري از مورخان و مقتلنويسان عصر صفويه و قاجار براي تحريک و تشجيع احساسات خواننده و شنونده، با تفسير و برداشت نادرست از اين موضوع، به جعل اخبار و گزارشهاي نادرست يا نقل و اعتماد بر آنها، درباره چگونگي به ميدان رفتن و جنگيدن امام حسين(ع) و يارانش، تعداد کشتهها بهدست آنان و. . . پرداخته و به پندار خود، برداشت و تفسيري درست و واقعگرايانه از بعد حماسي واقعه عاشورا ارائه کردهاند.»
رنجبر با بيان اينکه رويکرد حماسي - اسطورهاي به واقعه عاشورا از دوره صفويه شکل ميگيرد، ميافزايد: «بهنظر ميرسد مورخان و مقتلنويسان اين دوران با برداشت نادرست و تفسير عوامانه از قدرت و شجاعت امام حسين(ع) و يارانش، شجاعت و دلاوري آنان را بهگونهاي تفسير کردهاند تا خوانندگان و شنوندگان را تشجيع کرده و توجه و در نهايت، شيفتگي و شيدايي آنان را به امام حسين(ع) و يارانش برانگيزانند. بهعنوان مثال در برخي منابع در مورد ياران امام(ع) گفته شده طول شمشير و نيزهشان چند متر و چند ذرع بود يا ابزار و ادوات جنگي آنان بهگونهاي خاص ميبريد يا قطع ميکرد يا آنان با شيوهاي خاص در ميدان جنگ، نهيب و فرياد زده و سپاهيان عمرسعد را مورد حمله قرار داده و آنان را ميکشتند.»
شعر عاشورايي، مخاطب گسترده
با نگاهي به تاريخ ادبيات ايران در مييابيم که مقوله شعر عاشورا فقط منحصر به شيعيان نيست و در واقع در اين بررسي، به اشعاري از علماي اهل تسنن بر ميخوريم که با بياني استوار واقعه کربلا و مظلوميت امام حسين(ع) را تصوير کردهاند؛ همچنان که بسياري از بزرگان اهل سنت هر گاه به داستان کربلا ميرسيدند، تعابير عرفاني را در باب اين واقعه بهکار ميگرفتند. با وجود اين، بايد گفت يافتن خط سيري منطقي براي شاعران مرثيه سرا در تاريخ ادبيات فارسي کار دشواري است. اما اين روند از قرن نهم که حکومت شيعي مذهب صفويان روي کار ميآيد تغيير ميکند، بهطوري که اظهار تشيع در اشعار و سرودن نوحه و مرثيه در سوگ امامان شيعه بهويژه امام حسين(ع) در ديوانها به طرزي چشمگير افزايش مييابد.
عليرضا مزروعي، نويسنده و دبير طرح گفتمانهاي ديني سازمان تبليغات اسلامي در اين زمينه ميگويد: «استفاده از شعر بهعنوان يکي از راهکارهاي اساسي انتقال احساس و انديشه، سابقه طولاني دارد و همواره مورد استفاده بوده است. يکي از اين حوزهها که شعر به خوبي توانسته در آن عرصه وارد شود و به انتقال بار عظيم انديشه و احساس بپردازد، مقوله عاشوراست.»
وي با بيان اينکه شعر عاشورا شعر سوز، شعور، احساس و حماسه است که به دفاع از مباني فرهنگ عاشورا به بيان عاطفي و نيز حماسي واقعه کربلا ميپردازد، ميافزايد: «درمورد منابع ادبيات آييني نيز همچون منابع تاريخي و مقتلخواني بايد دقت لازم و توجه نسبت به بهرهبرداري از آن به عمل آيد؛ هرچند شعر عاشورايي در دو دهه اخير توفيق داشته است که حامل مفاهيم ارزشي اعم از عاطفي و حماسي باشد؛ بهويژه در سالهاي دفاعمقدس که شاعران هويت و مقاومت پذيري رزمندگان را با اهداف قيام حسيني(ع) و روحيه شهادت طلبي گره زدند.»
مزروعي تصريح ميکند: «تحليل و تکوين کاربردي و آينده نگر فلسفه قيام عاشورا در ابعاد فرهنگي، تاريخي، اجتماعي و سياسي و تعميق، بسط و گسترش آن از راهکارهاي عملي زدون خرافات و بدعتها از چهره مقدس فرهنگ عاشوراست.»
وي همچنين توسعه و حمايت آموزشي و پژوهشي از زير ساختهاي فکري و مولد فرهنگ اصيل عاشورايي را از ديگر راهکارهاي خرافهزدايي فرهنگ و شعر عاشورايي خوانده و ميگويد: «رويکرد آموزشي و فرهنگي به مقوله خرافات و بدعتها و شناخت ماهيت آسيبها و مصاديق آن و تبيين روشهاي مناسب بهمنظور کاهش خرافات و بدعتها و ترميم آسيبها با استفاده از منابع معتبر و غني ميتواند در زمينه استفاده صحيح از فرهنگ عاشورايي در حوزه ادبيات و شعر مؤثر باشد.»